رویا، رویابینی و هنر رویابینی (از دیدگاه روح زایی)
در تعلیمات روح زایی، هنر رویابینی مانند بعضی از رشته های دیگر تعالیم احیاء، آنقدر گسترده، عمیق،شاخه شاخه و گوناگون است که ارائه تعریفی فشرده و بسته از آن به سادگی امکانپذیر نیست.
بنابراین در این سخن کوتاه تلاش نمیکنم هنر رویابینی را تعریف کنم بلکه میکوشم تا در جهت آشناسازی مشتاقان، چشماندازی از هنر رویابینی (در روحزایی) را ترسیم کنم.
به پیروی از روش معلم بزرگ تفکر در ارائه تعالیم، به تمثیلی میپردازم که آن را از او شنیدهام.
یک بار او درباره هنر رویابینی در روحزایی این طور گفت که هنر رویابینی مانند داشتن تلویزیونی خلاق است
که برنامه ریزی و کنترل و راهبرد آن در اختیار دارنده آن است. در این گفتار بهطور خلاصه همین موضوع و آنچه در این بار شنیدهام یا فهمیدهام را تا جایی که حافظه ام یاری میکند، توضیح میدهم.چون این مطالب (مطلب فعلی و بعضی از مطالبی که در ادامه این متن می آید) . غالباً بازنویسی شنیده ها است بنابراین انتقال عین مطالب کمی دشوار است.
تصور کنید تلویزیونی داریم که میتواند داستانهای ما را هر چه که باشند به فیلم یا انیمیشن تبدیل کند.همچنین اگر بخواهیم میتوانیم در همه فیلمها و داستانها حضور داشته باشیم و جریان داستان را واقعاً تجربه کنیم. این تلویزیون قابل برنامه ریزی است و برنامه ریزیاش،
داستانهایی است که ما به آن میدهیم.این داستانها میتوانند معمولی یا خارقالعاده، تخیلی یا واقعبینانه باشند.ممکن است درباره هر چیزی باشند. میتوانند داستانهایی واقعی یا غیرواقعی باشند.برای تلویزیون تفاوتی نمیکند، هر دو نوع داستان را برای ما و حداقل در زندگی درونی ما، به تحقق میرساند.
اندازه واقعی بودن این تجربه ها نیز تحت کنترل ماست.
شدت وقایع میتواند بسیار بیشتر از وقایعی باشد که در زندگی روزمره خود تجربه میکنیم و طبعاً میتواند کمتر از آن هم باشد.
اگر در این فیلمهایی که شخص به آن وارد شده اتفاق بدی برایش بیفتد واقعاً ناراحت میشود،
اگر بدنش زخمی شود واقعاً درد میکشد و از تناش خون می آید، اگر تجربه های لذتبخشی داشته باشد، جداً لذت میبرد.
یکی از تفاوتهای این نوع زندگی آن است که شخص میتواند اثراتی را کم و زیاد کند یا وقایع را به عقب ببرد و به شکل دیگری شروع کند.
میتواند صدها سال زندگی را بدون آن که ظاهراً سرعت آن تغییر کند در چند لحظه با جزئیات کامل تجربه کند.
بعد از تجربه هر داستان و در واقع هر قطعه از زندگی، یا یک زندگی طولانی، در زمان کوتاه این امکان وجود دارد
که از داستان خارج شود
اما میتواند هنوز هم شخصیت و تأثیرات درون فیلم را در خود حفظ کند.
یا این که از همه آنها تخلیه شود. حتی این امکان وجود دارد که شخص وارد داستانی شود
و دیگر هرگز از آن خارج نشود و برای همیشه در آن داستان زندگی کند.
وقتی فرد به یک داستان رویا وارد میشود همه چیزهای او میتواند خیلی واقعی یا تنها به صورت مجازی تغییر کند.
هویت، شخصیت، توانایی ها و ناتوانی ها، روابط، خاطرات، احساسات و همه بودن شخص، قابلیت تغییر کردن و دگرگون شدن را داراست.
در هر داستان رویا امکان این که انسان دوباره متولد شود و همانطور متولد شود که میخواهد، وجود دارد.
موجودی با ویژگیها و قابلیتهای جدید. میتواند خیلی واقعیتر از تجربه های این جهانی به آرزوهایش برسد.
اگر به یک آرزوی بینهایت جذاب هم رسید، قادر است تمام جسم خود را هم به آنجا ببرد و برای همیشه در آنجا ساکن شود.
میتواند فقط روحش را به درون داستان ببرد و در یکی از قالبها قرار دهد یا فقط تصویرش را به آن جا منتقل کند یا همه زندگیاش را.
الزامی نیست که او حتماً به درون داستان برود بلکه میتواند از بیرون هم به تماشای آن بپردازد.
در بالای این تلویزیون لولهای مکنده وجود دارد که اگر او قصد داشته باشد واقعاً به درون داستان برود،
باید سرش را به آن حفره نزدیک کند تا او را به درون خود بکشد و به درون داستان بیندازد.
اما قبل از رفتن لازم است قصد برگشت را هم همراه خود ببرد چون اگر بدون بلیط رفتن برود
تضمینی برای برگشت آن نیست و ممکن است برای همیشه در آن جا بماند.
امکانات زیادی در این تلویزیون خلاق وجود دارد که به آنچه گفته شد محدود نمیشود
مثلاً این تلویزیون هزاران کانال دارد که وقتی برنامه آنها فعال شود او میتواند از نقاط دیگر هستی،
از اخبار و وقایع جهانهای دیگر مطلع شود. کانالهای دیگری هم هستند که با به کار انداختن آنها
میتواند از آیندهها، آینده های مختلف، آینده چیزهای مختلف و نیز از گذشته ها مطلع شود.
بنابر آنچه گذشت میتوانیم نتیجه بگیریم که هنر رویابینی راهی برای تجربه حیطه های دیگر زندگی است،
جهانهایی که در درون و بیروناند. دنیاهایی در گذشته و حال و آینده.
جهانهایی که بعضیشان واقعیت عینی دارند و بعضی دیگر فاقد آن هستند.
رویا به ما اجازه خروج از محدوده های زمان و مکان و سفر کردن به زمانها و مکانی دیگر را میدهد.
در رویا میتوانیم خواسته خود را تحقق ببخشیم و این خواسته ها هر چیزی میتواند باشد.
تحقق آرزوها در رویا میتواند خیلی واقعیتر از عملی شدن آنها در این جهان باشد
و نیز ممکن است اینطور نباشد. این بستگی به مهارت رویابین دارد.
در رویا میتوانیم همان کاری را بکنیم که دوست داریم،
یا به صورتی خیالی یا به صورت صد در صد واقعی.
اگر بخواهیم میتوانیم تنها از طریق چشم یا با روحمان یا با تمامیت وجودمان،
با جسم و جان و روح به آن تجربه ها وارد شویم. از طریق رویابینی امکان برقراری ارتباط و تبادل جریان با ابعاد دیگر هستی
و بسیاری از موجودات دیگر که حتی آنها را حدس نمیزنیم در اختیار ما قرار میگیرد.
میتوانیم دریافتهای خود را از جهان های دیگر به این جهان بیاوریم یا چیزهایی را از این زندگی به آنجا منتقل کنیم.
به واسطه رویاها گفتگو با بسیاری از حیطه های اسرار و تماس با غیب امکانپذیر میشود
و رابطه مستقیم و هموار برای ارتباط با روح الهی گشوده میشود.
خلاصه باید گفت که در جهان رویا و برای استاد رویابینی، انجام هر کاری ممکن است
و هیچ کار، نشدنی نیست. این کارها هم میتوانند خیلی واقعی باشند و هم خیلی خیالی. از این دید،
رویا راهی است برای تجربه زندگی های بیشمار دیگر که به موازات زندگی ما در این جهان،
جریان دارند و هنر رویابینی شیوه عبور از این راه و برقراری ارتباط و تجربه این زندگی های دیگر است.