بی شک یکی از ضرورتهای اساسی در روند مذاکرات جهان امروز که همه مذاکرهکنندگان با هر هدفی به آن نیازمندند، روشها و تکنیک های پیشبینی و حدس زنی راهحلها و وقایعی است که در طول جریان مذاکرات برای هریک از طرفین رخ خواهد داد . در واقع مذاکره صورت رسمی یک مبارزه پنهان است . چرا که هر یک از طرفین خواسته ها و مواضعی دارد که برای رسیدن به آنها برنامهریزی کرده و با استفاده از روشها و تاکتیکهای گوناگون آنها را از حریف دور کرده به خود نزدیک میکند . برنامهریزی روشمند عنصری کارساز برای مذاکرات موفق است، زیرا به مذاکرهکنندگان کمک میکند تا تنش را کاهش دهند و از کوچک یا بزرگ شمردن طرف مقابل دوری و حوزههای بالقوه توافق را کشف کنند. از آنجا که اطلاعات مذاکرهکننده هرگز کامل و صد در صد دقیق نیست، برنامهریزی مذاکره هم نمیتواند کامل باشد. لذا بخشی از این برنامه منوط به پیش بینیها و حدسزنیهای ذهنی میگذرد . در این صورت شخص میکوشد تا هرچه بیشتر به آنچه رخخواهد داد نزدیک تر شود . یکی از این تکنیکهای ذهنی سناریو نویسی است .
سناریونویسی یک تکنیک ذهنی برای پیشبینی مسیر مذاکرات است که به وسیله آن شما در ذهن خود گفت و گوی بین خود و طرف مقابل را مجسم میکنید. این جریان ذهنی آنقدر ادامه مییابد تا موضوع مورد پیشبینی به انجام رسد. مذاکرهکنندگان گاه قضاوتهای خود را در قالب سناریو ارائه میدهند یعنی در قالب یک سری رویداد که به نتیجه پیشبینی شده میانجامد. شواهد حاکی از آن است که قضاوتهای مربوط به احتمال تحقق یک سناریو متأثر است از مقدار و ماهیت جزئیات آن سناریو به گونهای که هیچ ارتباطی با احتمال واقعی تحقق سناریو ندارد. سناریو مشتمل است بر چندین رویداد به هم پیوسته در قالب یک توصیف روایی. برای محاسبه ریاضی احتمال تحقق یک سناریو رویه معقول آن است که احتمال وقوع تک تک رویدادها را در هم ضرب کنیم. بنابراین برای سناریویی با سه رویداد که احتمال وقوع هر کدام از آنها ۷ درصد است احتمال تحقق آن سناریو عبارتست از ۷%×۷%×۷% . یک راه حل ساده کردن مسائلی از این دست آن است که فرض کنیم یک یا چند رویداد محتمل قبلاً به وقوع پیوسته است. این کار تا حدی عدم قطعیت را از قضاوت حذف میکند. یک شیوه دیگر برای ساده کردن مسأله، انجام قضاوت براساس میانگین تقریبی احتمال وقوع هر رویداد است. بدین ترتیب سناریو بسیار محتملتر از آن چیزی که واقعاً هست به نظر میآید. وقتی استراتژی اخذ میانگین در پیش گرفته میشود، رویدادهای بسیار محتمل در سناریو، رویدادهای کمتر محتمل را جبران میکند. به بیان ریاضی کم احتمالترین رویداد یک سناریو بیشترین محدودیت را برای احتمال تحقق کل آن سناریو ایجاد میکند. با استفاده از استراتژی اخذ میانگین میتوان جزئیات بیشتری به آن سناریو افزود که به قدری معقول و موجه هستند که باعث افزایش احتمال ظاهری آن سناریو میشوند، در حالی که از لحاظ ریاضی، لزوماً رویدادهای اضافی باید موجب کاهش احتمال تحقق آن شوند.
حدس زنی احتمالات و راهبرد آنان و تلاش برای استخراج موارد محتملتر از موارد کمتر محتمل یکی از ضروریات سناریو نویسی است . در این راستا توجه به عناصر دخیل در روند مذاکره و شرایط حاکم بر مذاکرهکننده مقابل ، فشارها و محدودیت ها ، زمان و مکان مذاکره ، پیشینه تاریخی و گذشته افراد مقابل ، خواستهها و اهداف بلند مدت آنان، سوابق آنان در مذاکرات قبلی و مشابه همه و همه عواملی هستند که تاثیرات بهسزایی در وقوع یک احتمال خواهند داشت . به عنوان مثال در روند تحرکات آمریکا و غرب در منطقه، پیش بینی تحرکات بعدی منوط به کشف سناریوهای نوشته شده توسط استراتژیستهای پشتپرده است . الگوی رفتار سیاسی آمریکا در خاورمیانه به ویژه در اشغال عراق و طرحریزی های استراتژیک برای سوریه و سپس لبنان میتواند تا حدی سناریو های احتمالی او را در برخورد با ایران تعیین کند . منش جنگهای روانی و بهرهگیری از افکار عمومی جهان علیه ایران با ترفندهای کاملا برنامهریزی شده و گام به گام که به شدت از تاکتیکهای جنگ روانی مثل بلوف یا بهانهجویی و طرح اتهام متاثر است ، الگوی رفتاری دیگری است که آمریکا نسبت به موانع خود به ویژه در خاورمیانه استفاده میکند . از طرف دیگر برای کشف پرده بعدی سناریوی آمریکا علیه ایران باید به نگرش آمریکا نسبت به ایران توجه کرد که البته این نگرش خود ساخته رفتارها و الگوهای رفتاری ایران در برخورد با ستیزهجویان و اشغالگران است . گراهام فولر نگرش خود را اینگونه بیان میکند : ” تصور بر این است که ایرانیان در باره نقش بیگانگان در فرهنگ و سیاست خود حساسیت دارند . این نگاه به قدرت بیگانه ، به نوعی بدبینی به ماهیت قدرت منجر میگردد . در چنین شرایطی ممکن است اشغال نظامی ایران کار سادهای باشد ، اما آرامسازی و ثباتسازی آن کار دشوار، سخت و پرمخاطرهای خواهد بود . به قول معروف ، بلعیدن ایران آسان است اما هضم آن کار دشواری است. تاخت و تازهای یونانیان به فرماندهی اسکندر مقدونی ، فتوحات اعراب ، هجومهای مغولان و ترکان و تهاجم غرب در قرون نوزدهم و بیستم همگی به تعبیری در فرهنگ و خاطره سیاسی ایران جذب شده و یک فرهنگ کاملا پیچیده را بوجود آورده. به گفته یک ایرانی شکست ما را محکمتر میکند .” این نگرش نسبت به رفتار ایران در برابر تهاجم، که بیشتر یک تحلیل تاریخی و بررسی الگوهای گذشته در شرایط نسبتا همگون است، بخشی از احتمالات و حدسزنی های تئوریسین های تهاجم را در غرب تشکیل میدهد . لذا با توجه به سایر عناصر دخیل در موضوع و متغیرهای دیگر حمله نظامی در مقطع کنونی کار عاقلانهای نخواهد بود . آنچه را که برژینسکی در شورای روابط خارجی آمریکا و مارک پالمر در کمیته خطر اعلام کرد تاکید بر عدم ضرورت در بکارگیری ابزارهای نظامی علیه ایران است . حال نکته قابل توجه آن است که تغییر روش و استراتژی برخورد به معنای تغییر اهداف و مواضع نیست . دشمن مقصودی دارد اما برای رسیدن به آن از یک روش استفاده نمیکند . پس باید منتظر سناریوهای جدیدی باشیم !
نشریه تفکر متعالی شماره چهار – تابستان ۸۵