تحقیق: نونا صالحی
کتابی تحت عنوان ” تأثیر گذارترین های تاریخ ” توجه مرا به خودش جلب کرد . “مایکل هارت” ( محقق آمریکایی و نویسنده این کتاب ) تلاشی کرده بود در جهت درجه بندی یکصد انسانی که بیشترین اثر را به جهان اطراف خود داشته اند . جالب بود که بعد از چاپ کتاب ، نتیجه بسیار بحث برانگیز از آب درآمد . خصوصاً در مورد اینکه از چه کسانی در این فهرست و در کجای آن نام برده شده است و یا چرا اصلاً نامش در آن نیامده است؟
نویسنده، حضرت محمد(ص) را در صدر فهرست خود قرار داده بود . در میان ده نفر اول نام هیچ آمریکایی به چشم نمی خورد در حالی که فرازترین جایگاه در بین آمریکاییها، به جرج واشنگتن تعلق داشت که جای بیست و ششم را اشغال کرده بود . از بنیامین فرانکلین و آبراهام لینکلن در این فهرست یکصد نفره نامی برده نشده بود و تنها به ذکر افتخاری از ایشان بسنده بود .
او اساس انتخاب خود را بر مبنای تعداد افرادی قرار داده بود که هر کدام از آنها بر اطراف خود تاثیر گذارترین بوده اند و این اثر در طول زمان تداوم داشته است . انتخاب های اول نویسنده، با اقبال عامه مواجه نشد . اما به نظر من اگر آنها حتی تفاوت های ظاهری حضرت محمد (ص) را با سایرین میدانستند، دیگر تعجب نمی کردند.
در طول تاریخ محمد (ص) تنها فردی است که به طور همزمان در هر دو زمینه دین و حکومت ، بیشترین موفقیت را داشت و در نقش یک رهبر سیاسی و مذهبی عمل کرده است . برای مثال بد نیست که بازهم حکایت جنگ بدر را بشنویم . در جنگ بدر تعداد نیروهای مسلمانان ۳۱۳ نفر مرد داوطلب بودند که بیش از ۷۰ شتر و دو اسب نداشتند. در حالی که نیروهای دشمن ۹۵۰ نفر با هفتصد شتر و یک اسب بودند . در آن زمان اعراب انفرادی میجنگیدند و جنگ تن به تن را ترجیح می دادند . هر کس می کوشید به تنهایی ابراز شجاعت کند تا به جلوه در آید و اهمیتی به پیروزی یکدیگر نمی دادند.
پیامبر خطاب به مسلمین گفت ما مانند طائفه قریش نیستیم و ما در این جنگ برای خدا پیکار می کنیم ، نه برای خودمان . دیگر اینکه شمار سربازان ما در این جنگ یک سوم سربازان مکه است و اگر انفرادی بجنگیم نابود خواهیم شد ، اما هرگاه گروهی پیکار نماییم ، امید پیروزی داریم.
بعد از آن پیامبر تاکتیکی را به نام فالانژ به مسلمین آموخت . فالانژ عبارت از این بود که سربازان کنار هم می ایستادند و بعد صف آنها خم می شد و به شکل مثلث یا مربع یا دایره در می آمد . روی تمام سربازان به یک طرف یعنی به سوی دشمن و پشت آنها به داخل مثلث بود. در نتیجه دشمن نمی توانست از عقب به آنها حمله کند برای اینکه به هر طرف می رفت با روی سربازان مواجه می گردید.در هر فالانژ یعنی در هر دسته مثلث شکل ، یک پرچمدار دیده می شد و سه دسته مثلث شکل هر یک مکمل و پشتیبان دیگری بودند . حضرت محمد (ص) برای اولین بار در تاریخ عربستان این تاکتیک نظامی را وارد کرد و در جنگ بدر مورد استفاده قرار داد .
حیرت آور است که چگونه حضرت محمد(ص) که سربازانش یک سوم سربازان مکه بود تصمیم گرفت که با آنها بجنگد. سربازان مکه ترسو نبودند که تصور کنیم حضرت محمد(ص) با چنین اندیشه ای پا به میدان گذاشته بود . آن دوره پیروزی در جنگ را تعداد سربازان رقم می زد در صورتی که مسلمانان دارای چنین شرایطی نبودند .
این ابتکارات حکایت از این می کند که حضرت محمد(ص) از فن جنگ اطلاع داشت. آنچنان که آموزه های آن حضرت به جانشینانش هم منتقل شد و سبب فتوحات بزرگی در جهان گردید.
همه ما می دانیم که محیطی که رسول ا… (ص) در آن به دنیا آمد به دلیل روحیه بی رحمانه، تعصبات جاهلانه ، غارتگری ها و … عربها، به دنیای عقب افتاده آن روز معروف است.
و اما با وجود چنین شرایطی، آن حضرت چگونه و تحت تاثیر چه عواملی ساخته و تربیت شد؟ روشهای او برای حکومت جامعه و فرماندهی جنگ ها چگونه بوده است؟
آموزه ها و تفکرات آن حضرت در مورد شیوه های رهبری جامعه و اداره آن و به طور کلی تاکتیک ها و فنونی را که در جنگ هایش استفاده می کرده از کجا سرچشمه گرفته بود؟
در قسمت های بعدی قصد داریم بیش تر در این زمینه ها با همدیگر فکر کنیم. شما هم اگر نظری دارید ما را در جریان بگذارید.
منابع :
۱- ویرژیل گیورگیو، کنستانت – [حضرت] محمد [ص] پیامبری که باید از نو شناخت.
۲- هارت، مایکل- تاثیرگذارترینهای تاریخ.
۳- اسمیت، هیرم – مدیریت برخود.
۴- تحلیلی بر مدیریت اسلامی.
نشریه تفکر متعالی شماره چهار – تابستان ۸۵