۱۰ واقعیت که والدین باید در مورد مغز نوجوان خود بدانند.
درون ذهن نوجوان
آنها هیجانی و غیر منطقی هستند و ظاهراً بدون هیچ دلیلی جیغ میزنند. کارهای احمقانه انجام میدهند. و نیاز شدیدی هم به استقلال بیشتر و هم به مراقبت توام با عشق دارند. شما میتوانید در مورد نوجوانان و کودکان این گونه بگویید. و دلیل آن از این قرار است: پس از دوره طفولیت، بیشترین جهش رشدی مغز در دوره نوجوانیرخ میدهد. و این رشد به این معناست که مسائل در ذهن نوجوان کمی درهم و برهم میشود. مغز نوجوانان برنامه ریزی شده است تا جایزه دریافت کند، عمل کند یا در غیر این صورت فرد نابالغی را نشان دهد که در هنگام بلوغ تغییر میکند. در این اثناء…
فهرست زیر را به عنوان راهنمای نجات برای پرورش نوجوانانتان و یا حداقل برای درک بهتر آنها در نظر بگیرید.
من مرکز جهان هستم- و این جهان به اندازه کافی خوب نیست
بر اساس آنچه در مجله Developmental Review نوشته شده، تغییر هورمونها در هنگام بلوغ تاثیرات بسیاری بر روی مغز میگذارد، که یکی از آنها کنترل تولید گیرندههای اکسی توسین است.
در حالی که اکسی توسین به عنوان هورمون تعهدآور توصیف میشود، حساسیت بیش از حد به اثرات آن در دستگاه کنارهای مربوط به احساس خودآگاهی است، که سبب میشود یک فرد بالغ حقیقتا احساس کند که همه دارند او را نگاه میکنند. بر اساس نظر McNeely و Blanchard این احساسات افراد حدود ۱۵ ساله است.
در حالی که این موضوع ممکن است یک نوجوان را خود محور کند (و در دفاعیات آنها، میتوانند بسیار پیش بروند)، تغییرات مغز نوجوانان ممکن است همچنین برخی تلاشهای آرمان گرایانه جوانان در طول تاریخ را کنترل کند.
جانسون گفت: ” این اولین باری است که آنها خود را در جهان میبینند”. به این معنی که استقلال بیشتری که آنها دارند چشمهایشان را به چیزهایی که در خانواده و مدارس آنهاست باز میکند. آنها احتمالا برای اولین بار از خود میپرسند من دوست دارم چه نوع فردی باشم و دوست دارم دنیا به چه شکلی باشد؟
فاینشتاین میگوید تا زمانی که مغز آنها به اندازهای رشد کند که ابهامات برطرف شود، پاسخ آنها به این سوالات ممکن است کمی یک جانبه باشد، ولی کار پدر و مادر این است که به جای این که به سوالات پاسخ دهند به آنان کمک کنند که سوالات خود را توسعه دهند.
بیتا مقدم پژوهشگر دانشگاه پیتزبورگ میگوید: راضی باشید یا نه، شما را با این فکر تنها میگذاریم، نوجوانان میتوانند کارهای احمقانهای در پاسخ به یک موقعیت انجام دهند نه به خاطر این که احمق هستند بلکه چون مغز آنها به گونهای متفاوت کار میکند”.
به خواب بیشتری احتیاج دارند
دانشمندان میگویند این یک افسانه است که نوجوانان کمتر از جوانان به خواب احتیاج دارند. آنها به ۹ تا ۱۰ ساعت خواب در شب نیاز دارند. اگرچه بسیاری کمبود دارند.
تحقیقات در سال ۲۰۱۵ نشان میدهد که نوجوانان امروزه نسبت به دو دهه پیش به طور قابل ملاحظهای کمتر میخوابند.
جانسون گفت: بخشی از مشکل تغییر ریتم شبانه روز در دوره بلوغ است. این برای بدن نوجوانان مناسب است که دیرتر بیدار شوند و بیشتر بیدار بمانند. ولی به دلیل حمل و نقل اولیه صبح و برنامههای کلاسی، بدهکار خواب میشوند و به صورت روزافزون در طول هفته دچار اختلال شناختی میشوند. انحراف از خواب فقط دمدمی بودن و تصمیم گیری در ابهام را افزایش میدهد. و خواب به باز سازماندهی بحرانی مغز نوجوان کمک میکند. جانسون میگوید یک قطعی ارتباط بین بدن نوجوان و جدول برنامههای ما وجود دارد.
بر اساس مطالعهای که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۵ در کنفرانس سالانه BPS Developmental and Social Psychology Section در انگلستان انجام شده زمان برنامهها در رسانههای عمومی و اجتماعی خواب نوجوانان را بیشتر بر هم میزند و این آنها را در معرض ریسک بیشتری در رابطه با اضطراب و افسردگی قرار میدهد.
پدر و مادر همچنان مهم هستند
بر اساس نظر فاینشتاین، یک بررسی در مورد نوجوانان نشان داد ۸۴٪ به شدت به مادرشان فکر میکنند و ۸۹٪ به شدت به پدرشان میاندیشند و بیش از سه چهارم نوجوانان از گذرندان زمان با والدینشان لذت میبرند، ۷۹٪ به ارتباط با مادرشان علاقه دارند و ۷۶٪ به ارتباط با پدرشان.
فاینشتاین میگوید یکی از کارهای دوره بلوغ جدا شدن از خانواده و دست یابی به کمی استقلال است ولی این بدان معنا نیست که یک نوجوان دیگر نیازی به والدین ندارد، حتی اگر آنها چیز دیگری بگویند.
او میگوید: “آنها هنوز به ساختارهایی احتیاج دارند و برای آن به دنبال والدینشان میگردند. والدینی که تصمیم میگیرند یک نوجوان ۱۶ یا ۱۷ ساله را مانند یک بزرگسال ببینند با آنها ناعادلانه رفتار میکنند و آنها را برای شکست آماده میکنند.
یکی از موثرترین راهها برای عمل کردن به عنوان والدین این است که علاوه بر اینکه شنوای خوبی باشید، یک الگوی نقش خوب برای آنها باشید، به ویژه در هنگام روبه رویی با استرس و سایر سختیهای زندگی، چرا که نوجوانان دائماً به دنبال استراتژیهای شبیه سازی خودشان هستند.
فاینشتاین میگوید: ” نوجوان شما به شما نگاه میکند”.
اندازه گیری خطر
جانسون با اشاره به رشد کورتکس جلوی مغز و متقابلاً دستگاه کنارهایمیگوید: ” ترمزها کمی دیرتر از شتابدهندهها عمل میکنند”. در آن واحد، نوجوانان به مقدار بیشتری از ریسک احتیاج دارند تا به همان شور و حالی برسند که یک بزرگسال میرسد.
تحقیقی در سال ۲۰۱۴ نشان میدهد مغز نوجوانان مانند سیمی به دنبال پاداش کشیده میشود. هنگامی که نوجوانان پول دارند، یا برای به دست آوردن مقداری از آن تلاش میکنند، قسمتی از مغز آنها که به پاداش و خوشی مرتبط است-جسم مخطط شکمی- بیشتر از بزرگسالان روشن میشود.
همه اینها ممکن است نوجوانان را در مورد انجام رفتارهای پرخطر، مانند استفاده از مواد مخدر، درگیر شدن در دعوا یا پریدن در آبی که نا امن است، آسیب پذیر کند. به گفته McNeely و Blanchard در آخر دوره بلوغ، مثلاً ۱۷ سالگی و پس از آن، به نظر میرسد بخشی از مغز که مسئول کنترل تکانه و داشتن چشم انداز بلند مدت است به آنها کمک میکند تا بر رفتاری که در اثر اغوا شدن انجام میدادند مسلط شوند.
در این زمان والدین باید چه کاری انجام دهند؟ جانسون میگوید ” به والدین بودن ادامه دهید”. او میگوید مانند همه کودکان، ” نوجوانان نیز آسیب پذیریهای رشدی دارند و به والدین احتیاج دارند تا رفتار آنها را کنترل کنند”.
تحقیقات بر روی نرخهای متفاوت رشد عملکرد مغز در طول دوره بلوغ در مجله Developmental Review در سال ۲۰۰۸ منتشر شده است.
لذت بردن با همسالان
بر اساس تحقیقی که در آکادمی علوم نیویورک در سال ۲۰۰۴ منتشر شده هنگامی که نوجوانان در تفکر انتزاعی بهتر میشوند، اضطراب اجتماعی آنان افزایش مییابد.
استدلال انتزاعی باعث میشود که بتوانی خودت را از چشم کس دیگری ببینی. نوجوانان ممکن است این مهارت جدید را استفاده کنند تا بدانند دیگران در مورد آنها چه فکری میکنند. جانسون میگوید به ویژه، تایید شدن توسط همسالان در مغز به عنوان جایزه تلقی میشود و این شاید دلیلی باشد بر این که چرا نوجوانان در حضور همسالانشان بیشتر ریسک میکنند.
او میگوید:” کودکان به شدت به اینکه باحال به نظر برسند علاقه دارند- ولی نیازی به تحقیقات مغزی نیست تا متوجه این نکته بشویم”.
دوستان هم چنین برای نوجوانان موقعیتی را فراهم میکنند تا مهارتهایی مانند مذاکره، مصالحه و برنامه ریزی گروهی را فرا بگیرند. فاینشتاین گفت: ” آنها مهارتهای اجتماعی بزرگسالان را در محیطی امن تمرین میکنند و در ابتدا آنها واقعا خوب نیستند”. بنابراین حتی اگر تنها کاری که انجام میدهند این باشد که با دوستانشان بنشینند، نوجوانان در مورد به دست آوردن این گونه مهارتهای زندگی قوی عمل میکنند.
احساسات شدید
جانسون با اشاره به بخشی از مغز که نه تنها به منظم کردن ضربان قلب و سطح قند کمک میکند بلکه برای شکل گیری خاطرات و احساسات نیز حیاتی است میگوید: “دوره بلوغ شروع تغییرات بزرگ در دستگاه کنارهای است”.
تصور میشود که بخشی از دستگاه کنارهای، آمیگدال، اطلاعات حسی را به پاسخهای احساسی مرتبط میکند. رشد آن، همراه با تغییرات هورمونی، ممکن است باعث افزایش تجربههای شدید خشم، ترس، خشونت (شامل خشونت با خود)، هیجان و جذابیت جنسی شود.
در طول دوره بلوغ، دستگاه کنارهای بیشتر تحت کنترل کورتکس جلوی مغز قرار میگیرد، ناحیهای درست پشت پیشانی، که در ارتباط با برنامه ریزی، کنترل تکانه و تفکر مرتبه بالاتر است.
به عقیده فاینشتاین هنگامی که قسمتهای بیشتری از مغز به پردازش احساسات کمک میکنند، نوجوانان بزرگتر مقداری به تعادل میرسند و راحت تر میتوانند دیگران را تفسیر کنند. ولی تا آن زمان، معمولاً معلمان و والدین را درک نمیکنند.
او میگوید: ” ممکن است شما تا جایی که میشود محتاط باشید و هنوز هم گاهی اشک یا خشم داشته باشید چرا که آنها در رابطه با آنچه گفتهاید دچار سوء تفاهم میشوند”.
کج خلقی نوجوان
نوجوانان در دل این هستند که مهارتهای جدید فوق العادهای کسب کنند به ویژه زمانی که موضوع رفتار اجتماعی و تفکر انتزاعی باشد. ولی هنوز در استفاده از آنها خوب نیستند، بنابراین آنها باید تجربه کنند- و گاهی باید والدین خود را آلت دست کنند. بسیاری از کودکان در این سنین مناقشه را به عنوان شیوهای برای بیان خود میبینند و با تمرکز بر روی یک ایده انتزاعی یا درک دیگران مشکل دارند.
جان میگوید: در هنگام برخورد با کج خلقی نوجوان والدین باید به خاطر داشته باشند که رفتار نوجوان آنها یک بی حرمتی شخصی نیست.
فاینشتاین به LiveScience میگوید: آنها با ریزش اجتماعی، احساسی و شناختی سر و کار دارند و تواناییهای آنان برای روبه رو شدن با آن رشد نیافته است. آنها به والدین خود احتیاج دارند- انسانهایی با مغزهای با ثبات بزرگسال- تا با آرام ماندن، گوش کردن و الگوی نقش بودن به آنان کمک کنند.
بر اساس پژوهشی که در مجله رشد کودک در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است، آگاه باشید: هرچه بیشتر بر سر نوجوان فریاد بزنید بدتر رفتار میکند.
مهارتهای تفکری جدید
جانسون میگوید با توجه به افزایش مشکلات مغز، مغز نوجوان بیشتر منقطع میشود و قدرت پردزاش مییابد.
او میگوید نوجوانان اگر زمان و اطلاعات داشته باشند شروع به کسب مهارتهای محاسباتی و تصمیمگیری در سطح بزرگسالان میکنند.
فاینشتاین توضیح میدهد: ولی در گذر لحظهای، تصمیم گیری آنها میتواند تحت تاثیر احساساتشان قرار بگیرد، چرا که مغز آنها بیشتر به دستگاه کنارهای متکی است (جایگاه احساسی مغز) تا کورتکس پیشانی که مربوط به منطق است.
جانسون میگوید: ” این دوگانگی نوجوان میتواند برای والدین بسیار گمراه کننده باشد”. به این معنا که گاهی نوجوانان دوست دارند کارهایی مانند پانچ دیوار یا رانندگی با سرعت زیاد انجام دهند، اگر بپرسید آنها بهتر میدانند.
مغز شکوفا
دانشمندان بر این باور بودند که فقط اطفال بیش از حد اتصالات عصبی دارند که در ۳ سال اول زندگی هرس میشود و به نظم موثری میرسد.
ولی مطالعات مرتبط با تصویربرداری از مغز، مانند آنچه در سال ۱۹۹۹ در Nature Neuroscience منتشر شد، کشف میکرد که دومین دسته از جوانههای عصبی درست قبل از بلوغ اتفاق میافتد، در حدود ۱۱ سالگی برای دختران و ۱۲ سالگی برای پسران.
به عقیده جانسون تجربههای نوجوانان- از خواندن رمانهای خون آشامی تا هدایت ارتباطات اجتماعی آنلاین تا یادگیری رانندگی، این ماده خاکستری جدید را شکل میدهد، بیشتر پیرو استراتژی استفاده کن یا از دست بده. تصور میشود بازسازماندهی ساختاری تا ۲۵ سالگی ادامه پیدا کند، و تغییرات کوچکی در طول زندگی اتفاق بیفتد.
دوره بحرانی رشد
صراحتاً توصیف شده که بین ۱۱ تا ۱۹ سالگی نوجوانی به عنوان یک دوره حیاتی رشد در نظر گرفته شده است و این فقط در مورد شکل ظاهری نیست.
سارا جانسون یک استادیار در جان هاپکینز میگوید: “مغز به تغییرات خود در طول زندگی ادامه میدهد ولی در طول بلوغ جهش بزرگی در رشد رخ میدهد.
شریل فاینشتاین، نویسنده مغز نوجوان میگوید: و درست زمانی که یک نوجوان در جهش رشد خارق العاده قرار بگیرد، مهارت و قابلیتهای شناختی به ظهور میرسند و جهش میکنند.
جانسون به LiveScience گفت: والدین باید درک کنند که هرچقدر پسرشان بلند شده باشد و پشت لبش سبز شده باشد و هرچقدر دختر آنها لباس بزرگسالان را بپوشد، آنها همچنان در یک دوره رشد هستند که باقی زندگی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
Ref: http://www.livescience.com/13850-10-facts-parent-teen-brain.html