الف) در این آنالیز و بررسی وقایع از عملیترین قصدهایی که داریم عبارتند از:
یک. دسترسی به مفهومی عملی و عملیاتی از چگونگی واقع شدن این نوع اتفاقات[۱]. حتی کمترین ذرۀ ممکن. حتی گرده ای از اسرار عملی وقوع آن؛ تا بتوانیم از این ذره و گرده در جهت تحقق قصدهای خود استفاده کنیم. پس اسم این را یک صدهزارم میگذاریم. یک گرده اما گردهای که کاربرد عملی داشته باشد حتی اگر کارایی بینشی نداشته باشد.
دو. ما میخواهیم الفبای مشترک واقعهسازی و تقدیرنویسی را بیشتر متوجه شویم و میدانیم که برای این منظور (درک الفبای مشترک و ثابت)، ممکن است لازم به مشاهده و آنالیز صدها واقعه باشد زیرا فاصله زیادی از تئوری تا درک عمیق و شناخت عملی یک چیز وجود دارد.
سوم. …
ب) در تجزیه و تحلیلهای قبلی وقایع و در تمرینات واقعهشناسی که به این جلسه ختم شده، دیدیم که بعضی از اصول بنیادی در همۀ واقعهسازیها مشترکاند و عناصر ثابت این گونه اتفاقات محسوب میشوند.
اصولی مانند:
- وجود میدان؛ که یا از قبل وجود دارد یا آن را بوجود می آورند. این در بعضی از متون تعلیمی هم توضیح داده شده.
- وجود جمع؛ یا بهتر است بگوییم جمع بجای فرد. اما چطور جمعی. در تفسیرهای این اصل میبینیم که تأکید اولیه بر جمعِ هماهنگ و همسو است. هم کلمۀ هماهنگی و نیز کلمۀ همسویی بصورتی جداگانه و با هم باید مورد توجه قرار گیرند. در تفسیرهای مکتوب پیرامون این اصل، (مانند تفسیر سایر اصول) برخی از آیات مرتبط با ضرورت جمع هماهنگ و همسو مورد بررسی قرار گرفتهاند.
- …
ج) در دورههای قبلی یکی از روشهای کار این بود که بعد از معلوم شدن بعضی از اصول و الفبای بنیادی در واقعهسازی، ما سراغ بازیابی و فهم عملی و درک عملیاتی این ابعاد و اصول واقعهنویسی که مشترکاً در وقایع خارق العاده و معجزه آسا وجود داشت رفتیم. میبایست شبیه همان دورهها، دهها و بلکه صدها مرتبه عناصر و اصول بنیادی و ثابت را در وقایع مختلف بازیابی کرد. بعنوان مثال بدانیم اثر لوح ها بر همدیگر، یا وجود میدان واقعه (یا …) در هر کدام از این وقایع خارق العاده، چگونه عمل می کند و خود را چطور نشان می دهد؟ شبیه انواع بازیها و مسابقات که در آن و برای درک عملی اصول آن، باید هزاران بار تمرین کرد تا به توانمندی واقعی و توانایی اجرای پیروزمندانه رسید.
د) این مثالها را میتوانیم با معجزات حضرت موسی شروع کنیم که در قرآن هم بصورت سؤال برانگیزی تکرار میشوند؛ و از آن معجزهها از داستان خروج از (بردگی) مصر و باز شدن رود نیل آغاز کنیم.
بنی اسرائیل و دیگر مصریانِ همراه آنها چطور توانستند از دیوارهای زندان که یک ضلع آن رود نیل بود، عبور کنند؟ چه شد که راه مهاجرت بزرگ و عبور از رودخانۀ نیل فراهم شد؟ در عین ناباوری عموم حاضران که بالغ بر صدها هزار نفر بودند، چطور راه خشکی، در میان آبهای نیل باز شد…
ه) … و) … ز) … ح) …
از کتاب واقعه شناسی و تقدیر نویسی خلاق
نویسنده: شباب حسامی (پِریا)
[۱] منظور اتفاقات خاص، خارق العاده و بالایی است. (ویراستار)