نورخواری در الاهیسم
نورخواری یکی از روشهای الاهیسم باطنی (روحزایی) است که قدمت آن همچون دیگر شیوههای روحزایی به هزاران سال میرسد. حتی در دانش مدرن هم نوردرمانی بهعنوان یکی از روشهای پزشکی مکمل بهکار میرود با این توضیح که تفاوتهای زیادی میان نوردرمانی بهمعنای مصطلح آن و نوردرمانی الاهیسم (نورخواری) وجود دارد از جمله اینکه در نوردرمانی رایج تأکید عمده بر استفاده از نور خورشید و نیز اشکال رنگی _ نور خورشید میباشد. اصلیترین توصیهای که در نوردرمانی رایج وجود دارد استفاده از حمام آفتاب است اما آنچه در روحزایی با عنوان نورخواری میشناسیم دارای جنبههای بسیاری است که صرفاً یکی از این جنبهها نورگیری مستقیم از خورشید است. در نورخواری روحزایی علاوه بر نورگیری مستقیم از خورشید، روشهای غیرمستقیمِ بهرهگیری از خورشید و نیز نورگیری از ستارگان نیز وجود دارد. این مرحله از نورخواری نورخواری ارضی و ظاهری محسوب میشود. استفاده از انواع چیزهایی که نورانی محسوب شده و نور را در خود ذخیره کردهاند میتواند از راههای غیر مستقیم_ برخورداری از نور خورشید و ستارگان باشد. خوردن میوهها، گیاهان، آب چشمهها، جوانه گندم و گیاهان دیگر، عسل، روغنهای گیاهی و بهویژه روغن زیتون (…) تماس داشتن با خاک، درختان، کوهها و آبهای زنده(۱)(و بهطورکلی گشت و گذار در کوه و طبیعت) و همچنین راهپیمایی در زیر نور ستارگان و در زیر برف و باران(۲) از جمله راههای غیرمستقیم نورخواری ارضی است. سطح دوم نوریافتگی نورخواری سماوی و باطنی است. در این سطح فرد تلاش میکند تا خود را هر چه بیشتر از نورِ درونی بهرهمند سازد و نورِ هر چه بیشتری را در درون خود ذخیره نماید. علاوه بر روش تغذیه و تماسهای نورانی (به ترتیبی که گفته شد) سطح درونیتر این تماس و تغذیه در حوزه نورخواری باطنی قرار داشته و در این راستا تأثیرات واضح و فاحشی دارد. استفاده از مراقبههای نورانی، اندیشههای نورانی، کلام نورانی و در رأس آن کلمات نورانی که همانا نامهای نورانی خداوند است، از شیوههای نورخواری باطنی محسوب میشود که در توصیههای کاربردی نورخواری وجود دارد. درباره این روشها و روشهای دیگر نورخواری آنچه گفته شد اشاره گذرایی بود که نیاز به شرح و توضیح کافی دارد و البته این توضیح خارج از ظرفیت این معرفی کوتاه است. اما قبل از خاتمه این گفتار بهتر است برای آشنایی هر چه بیشتر با نورخواری (در روحزایی) چند آموزه مرتبط با آن بیان شود. این آموزهها برگرفتهای است از تعلیمات معلم بزرگ تفکر است.
به نور ارضی و ظاهری راضی نشو و از نور سماوی و باطن سرشار شو. آن وقت است که نور خدا، نور زنده و زندهکننده، نور زندگی در تو پدیدار میشود و زندگی میکند. هم از نور خورشید بخور و هم از ستارگان که این نورها یکسان نیستند اما اصل نورخواری را در تغذیه از نور خدا نگاهدار. برای نورخواری، از غذاهای زنده و نورانی تغذیه کن چیزهای نورانی بخور، کلام نورانی بگو و به اندیشههای نورانی بیندیش. پس غذاهای ظلمانی و مرده را که نور را میزدایند و در خود میبلعند ترک کن. چیزهایی که نور را در خود صید کردهاند تو آنها را صید کن. میوهها و گیاهان و آبهای نور گرفته …(۱)
روح میتواند مانند آسمان صاف و بدون باران باشد و یا اینکه دچار ابرناکی شود و ابر نورانی در آن پدیدار شود و بارشهای نورانی فروریزند.(۲)
بدن انسان پر از حجابهای ظلمانی است که جلوی جریان یافتن نور، جلوی ورود نور و تابش نور را میگیرند. این حجابهای ظلمانی خیلی راحتتر از آنطوری که ساخته میشوند از بین رفتنیاند.(۳)
وقتی به غذای خود نگاه میکنید نور را در آن بیابید و ببینید که نور غذا را میخورید. بنابراین هنگامی که تاریکی را در غذای خود دیدید آن را نخورید و به کسی ندهید که بخورد. بگذارید روحهای تاریک از آن تناول کنند چون به آن نیازمندند.(۴)
براساس تعلیمات ا.م.ر ـ شرح وبازنویسی: پِریا
اولین انتشار: فصلنامه علوم باطنی، شماره ۷ و ۸ ـ پاییز و زمستان ۸۴