جنگ روانی، افسانه یا حقیقت
آیا نگرانیهایی که پیرامون استفاده نظامی از نیروهای فراروانی انسانها وجود دارد، بی پایه و اساساند و یا حقیقت دارند؟
جنگ روانی، داستان جدید و مختص امروز نیست. با بررسی تاریخ جنگها پیمیبریم که از نیروهای فوق طبیعی، علی الخصوص سحر وجادو، برای پیشیگرفتن از دشمن در جنگها به وفور استفاده میشده است.
نمونه بارز و شناسایی شده آن، هیتلر در جنگ جهانی دوم است که از جادوگران کمک میگرفت و یا سردمداران انگلیس که از ستاره شناسان و افراد دارای توانایی فراروانی استفاده میکردند.
آنچه مسلم است قابلیتها و توانمندیهای فراروانی در انسانها وجود دارد، این موضوع بارها و بارها توسط دانشمندان و محققین در زمینه فراروانشناسی به اثبات رسیده؛ اما چگونگی و در کدام مسیر به کارگرفتن این توانمندیهاست که از اهمیت ویژهای برخوردار است.
واقعیت این است که امروزه بسیاری از این نیروها به ابزاری جهت تهدید امنیت جوامع بشری تبدیل شده اند. طی قرن گذشته، تحقیقات و مطالعات فراوانی درباره قابلیتهای باطنی و نیروهای ذهنی-روانی انسان و به کارگیری آنها در جهت مقاصد نظامی و سیاسی به عمل آمده، این تحقیقات به خصوص در کشورهای شوروی سابق و آمریکا و )در دهه های اخیر( اسرائیل انجام شده است. نتایج حاصله، از امکان استفاده وسیع این نیروها در جنبههای مختلف خبر میدهند.
جنگ روانی چیست؟
اصطلاح “جنگ روانی” در ابتدا به مجموعه “عملیات روانی” اطلاق میشد که در جنگها با مقاصدی همچون تضعیف روحیه سربازان به کار میرفت. تضعیف روحیه و گمراه نمودن مردم کشور درگیر جنگ، نیرنگهای تبلیغاتی برای حفظ برتری در جبهه، گسترش شایعات برای ایجاد ترس و… همگی انواعی از عملیات روانی است که طراحی میشد و میشود.
اما در چند دهه اخیر عبارت جنگ روانی در مفهومی خاص و به معنای استفاده از قابلیتهای فراروانی یا باطنی انسان، به کار میرود. از این رو میتوان این نوع جنگها را “جنگ فراروانی” نیز نامید. جنگ فراروانی در حوزه های گوناگونی مانند جاسوسی و کسب اطلاعات از طرق غیرمعمول اتفاق میافتد. در حال حاضر شناخته شده ترین روش جاسوسی در آمریکا و اسرائیل، روش “مشاهده از راه دور”(۱) است که خود متشکل از چندین پدیده مانند روشن بینی، تجربه خروج از بدن، تله پاتی و خواندن فکر، تأثیرگذاری بر ذهن و انتقال فکر میباشد.
همچنین استفاده از “سلاحهای سایکوترونیک”(۲) نیز در جنگ فراروانی مرسوم شده است. سلاح سایکوترونیک یا همان انرژی روانی-الکترونیکی، سلاحی است که با نیت و قصد خاصی از انرژی روانی شخص عامل اشباع شده و قادر است که از راه دور بر هدف مورد نظر تأثیر گذاشته و موجب اختلال عملکرد و یا نابودی آن شود.
امروزه امکان به کارگیری توانمندیهای فراروانی انسان در هر گونه تعارض و برخوردی و در حوزههای متفاوتی مانند سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و…وجود دارد. باید دانست که تأثیرات جنگ روانی با استفاده از نیروهای فراروانی میتواند به مراتب مهیبتر و هولناکتر از ابزار و تسلیحات نظامی شناخته شده باشد.
در یک مصاحبهای از “اینگو سوان”(۳)، یکی از موفقترین افراد سایکیک در روش مشاهده از راه دور، سوال شد: “آیا شخصاً فکر میکنید که مبارزات جنگ بعدی در سطوح سایکیک و نظامی صورت پذیرد؟”، “سوان” پاسخ داد: “فکر میکنم هم اینک در مراحل پیشرفتهای از این جنگ قرار داریم”… او هم چنین توضیح داد که جنگ هستهای دیگری ممکن نیست…حمله هستهای یکی از کشورها باعث نابودی همه چیز خواهد شد چرا که اقدامات تلافی جویانه در پی خواهد داشت. از این رو قدرتهای نظامی میبایست روشهای جنگی جدیدی را ابداع کنند و یکی از این روشها کنترل ذهن است که مستقیماً به قابلیتهای فراروانی (PSI) ختم میشود…
ادامه دارد
منبع :
وایت، جان؛ روشهای جنگ روانی -۱،اخبار و تحقیقات در پرده؛ ترجمه فرهاد کاظمی، نشر حم، تهران، ۱۳۸۲.
پی نوشت:
۱-Remote Viewing
۲-Psychotronic
۳-Ingo Swann ، او پس از تجربیات و مهارتهای فراوانی که در روش مشاهده از راه دور بدست آورد، مراحل مختلفی را برای مشاهده از راه دور طراحی کرد و بر آن اساس این روش را آموزش داد.