تأثیرگذاری فراروانی ( قسمت اول )
ذهن از توانایی پردازش اطلاعاتی خود، برای ایجاد کنش متقابل با جهان فیزیکی استفاده میکند.
شاخهای از دانش که به مطالعه پدیده های فوق طبیعی اختصاص یافته است، فراروانشناسی نامیده میشود. طی یک صد سال اخیر، در سراسر جهان به ویژه در غرب رشته هایی با نام یا موضوع فراروانشناسی راه اندازی شده است و دهها محقق با به کار بستن روشهای متقن علمی، این
پدیده ها را بررسی میکنند تا سرانجام به قانونمندی هایی در آنها دست یابند.
تاکنون تحقیقات بیشماری براساس تلاش علمی، جهت گشودن راز رابطه متقابل و عجیب میان ذهن و ماده، در بنیادیترین سطوح انجام شده و مقالات تحقیقاتی بسیاری درباره پدیدههای فوق طبیعی نوشته شده است. هر چند که فراروانشناسان هیچ صراحتی درباره انواع کاربرد پدیدهها نداشته، اما اغلب آنها انگیزه های کاربردی کردن آنها را داشته اند. مثلاً هدف آنها از مطالعه تلهپاتی ، کشف وسایل ارتباطی نوینی بود که از طریق آن بتوان اطلاعات مهم را منتقل کرد و یا با مطالعه امکان نفوذ روانی در انسان و اشیا، انرژی تازهای را کشف کرد تا به طور مثال بتوان از راه دور تغییری در تصمیم گیری های فرد خاصی ایجاد کرد و یا کلید انفجار یک دستگاه را زد.
در تحقیقات نوین فراروانشناسی، تمام پدیدههای فوق طبیعی “PSI” نامیده میشود که شامل ادراک فراحسی(۱) یا ESP و روانجنبشی سایکوکینه سیس((۲) یا PK میگردد. ادراک فراحسی به دست آوردن اطلاعات از راه های غیرمتعارف است و روانجنبشی تأثیر نیروی فکر بر ماده میباشد. ESPشامل پدیدههایی مانند تلهپاتی )تبادل اطلاعات بین اشخاص بدون کمک حواس معمولی(، غیبگویی )بدست آوردن اطلاعات در مورد اشیا یا وضعیتهای دیگر بدون انتقال از طریق حواس معمولی( پیش آگاهی )آگاهی از وقایع آینده( و… است و PKشامل تأثیرگذاری روانی بر ماده، گیاه و بر ذهن انسان و حیوان میباشد که خود دارای زیر مجموعه هایی است.
در حال حاضر تحقیق در مورد پدیده های فوق طبیعی وارد مرحله تعیین کنندهای شده است. از دید دانشمندان فراروانشناسی امروزه وجود پدیدههای مورد بررسی ثابت گردیده است و اکنون باید توجه خود را بر مسئله چگونگی درک این پدیدهها و یافتن مکانیزم ها، طبقه بندی و استفاده عملی از آنها متمرکز کرد.(۳)
بررسی راههای ایجاد اثر روانی مستقیم بر سیستم های زنده، یکی از تحقیقات پایهای فراروانشناسی است. سؤال این است که آیا ذهن ما از طریق نیات آگاهانه و یا ناخودآگاهانه قادر است بر محیط مادی اطراف خود اثر بگذارد؟ فراروانشناسها، آزمایشات و تحقیقات گستردهای را برای دستیابی به پاسخی روشن و صریح، طراحی و اجرا نمودهاند. آزمایشات کلاسیک در خصوص تأثیرگذاری روانی در سال ۱۹۳۰ توسط “جی.بی.راین”(۴) دانشمند آمریکایی پایه گذاری شد. او طی آزمایشات خود که سی سال به طول انجامید، ثابت کرد تأثیرگذاری ذهنی برای حصول نتیجه مورد نظر به هنگام پرتاب تاس قابل مشاهده و اندازهگیری است. امتداد این آزمایشات در حال حاضر با دستگاههایی به نام “مولد رویداد تصادفی ” یا “REG”(5) انجام میشود. کار اصلی این دستگاهها بالا انداختن مجازی سکه با سرعت و توالی معین است. نوع پیشرفته این دستگاهها براساس زوال رادیواکتیو یا صداهای الکترونیک عمل میکنند. این فرآیندهای فیزیکی انحرافهای الکترونیک با بسامد چندین هزار مرتبه در ثانیه که قابل پیشبینی نیستند، ایجاد میکنند. آزمایش شوندگان سعی میکنند با نیروی ذهنی و اراده خود بر فرآیندهای اتفاقی این دستگاهها اثر بگذارند و نتیجه حاصله را در جهت خواست و نیت خود تغییر دهند. نتیجه ۵/۶ میلیون آزمایش جداگانه که طی ۱۲۶۲ رشته آزمایش بدست آمده ثابت نمود که عامل اصلی ایجاد اثرات نامتعارف، نیات مجری آزمایش است. با آن که دانشمندان تاکنون نتوانسته اند مکانیسمهای روانشناختی پنهان در پس اثرهای غیرعادی ذهن بر وقایع بیرونی را توضیح دهند، اما تردیدی ندارند که ذهن از توانایی پردازش اطلاعاتی خود، برای ایجاد کنش متقابل با جهان فیزیکی استفاده میکند. دانشمندان برای گسترش نتایج حاصله، کنش متقابل ذهن و ماده را خارج از آزمایشگاه هم بررسی نموده اند. از آن جا که هر روز موقعیتهایی پیش می آید که در آن گروهی از مردم نیات و اهداف مشخصی را دنبال میکنند، آزمایشهایی ترتیب داده شد که توسط آنها پدیده های ناشی از خودآگاه جمعی به عنوان اثرات نامتعارف در مولدهای رویداد تصادفی (REG)ثبت و اندازهگیری گردد. شدت خودآگاهی مردم با تغییر مرکز توجه آنها، تغییر میکند. گروهی که مرکز توجه واحدی دارند، دارای نوعی یکپارچگی روانی میشوند. هر چه یکپارچگی میدان خودآگاه بیشتر باشد، نظم آن بیشتر است. سیستمهای فیزیکی ضعیف در واکنش به این یکپارچگی، نظم بیشتری پیدا میکنند. بهترین وسیله برای آزمایش این نظریه فرآیندهای طبیعی به سرعت تغییرکننده، شبیه به دستگاههای REG است. در سالهای اخیر اثر خودآگاه گروهی سازمان یافته روی REGها در موقعیتهای مختلف از جمله مراسم اهدای جایزه اسکار و مراسم آغاز بازیهای المپیک ۱۹۹۶ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داده است که در زمان به اوج رسیدن هیجان عمومی، افزایش غیرمنتظرهای در میزان نظم نتایج REGها به وجود میآید، در حالی که در زمان کاهش توجه جمعیت، فعالیت REGها به شکل عادی برمیگردد. در جریان این آزمایشات این سؤال پیش آمد که خودآگاه اشخاص شرکتکننده در این فعالیتهای گروهی از کجا میداند که باید با REGخاصی، کنش متقابل داشته باشد.
از آن جا که در هر لحظه گروههای مختلفی از مردم با دامنه خودآگاهی کاملاً هدایت شده، سازمان یافته و منظم وجود دارند که قاعدتاً فعالیتشان در دستگاههای REG ثبت میشود، آیا این اثرات یکدیگر را خنثی نمیکنند؟ بررسی نتایج و تجزیه و تحلیل آنها پاسخ روشنی به این سوال داده است. مشخص شده که آگاهی آزمایشکننده، حلقه ارتباط بین دستگاه و میدانهای منسجم خودآگاهی گروهی است. به عبارتی ارتباط با شئی مورد نظر به وسیله آزمایشکننده )که از جریان آزمایش آگاه است( انجام میشود و این خود تاییدی دیگر بر پدیده تأثیرگذاری روانی است.
در دهه ۱۹۷۰ مخترعی فرانسوی به نام “پیرژانن”(۶) روباتی برای انجام آزمایشهای تأثیرگذاری طراحی کرد. این دستگاه استوانهای که توسط یک مولد رویدادهای تصادفی (REG)هدایت میشود، حرکاتی آزادانه دارد که به وسیله سوزن نصب شده روی پایهاش اطلاعات را بر کاغذ ثبت میکند. در یک آزمایش چند جوجه را به نحوی به روبات اختراعی “پیرژانن” عادت دادند که جانشین مادر آنها شد. در این آزمایش از این واقعیت بیولوژیکی استفاده شد که در مراحل نخستین رشد در بسیاری از گونههای پرندگان، جوجهها به مادر خود خو میگیرند و او را دنبال میکنند. اگر جوجههای آزمایش، شرطی نشده بودند و دستگاه را به عنوان مادر خود نمیشناختند، روبات مسیر حرکت همیشگی خود را که به شکل تصادفی بود دنبال میکرد، ولی موقعی که جوجهها دستگاه را جانشین مادر خود میدانستند، روبات ۲/۵ برابر بیشتر از سایر مواقع حرکت آزادانه خود را به طرف جوجهها انجام میداد. نتیجه آن که جوجههای شرطی شده با استفاده از توانایی تأثیرگذاری روانی خود، روبات را بیشتر از حد تصادفی به سمت خود حرکت دادند. آزمایش فوق موید این نظریه است که قابلیت تأثیرگذاری روانی در ذات ارگانیسمها وجود دارد و حتی در حیوانات بیشتر از انسان، خود را نشان میدهد.
تأثیرات غیرمتعارف بازتاب قابل توجهی بر بسیاری از سیستمهای پردازش اطلاعات، بخصوص آنهایی که به علایم مرجع اتفاقی وابستهاند، دارند. از مهمترین سیستمهای پردازش اطلاعات میتوان به کابین هدایت هواپیما، آشیانه موشکهای بالستیک بین قارهای، مراکز جراحی و فنآوریهای مربوط به محیط زیست و کنترل بحران اشاره کرد. این بدین معناست که ممکن است احساسات بشری بر دستگاههای کنترلکننده و فرآیندهایشان اثر بگذارد.
اهمیت سیستمهای گردآوری و پردازش اطلاعات، هر روز در حال افزایش است و نقش آنها در زندگی روزمره، روز به روز بیشتر میشود. در چنین دستگاهها و سیستمهایی، جزییترین اختلال، اثرات نامعلومی خواهد داشت. با این توضیح روشن است که چنانچه مکانیسمهای این تأثیرگذاری کشف و شناخته شود و به کنترل درآید، چه اثرات ناگفتهای را پیش خواهد آورد. در حال حاضر آنچه که تحت عنوان جنگ روانی از آن یاد میشود، قدرت عظیم ناشی از این تأثیرگذاری یا فنآوری روانی است و تحقیقات گسترده پیرامون آن سالهاست دنبال میشود.
مذاهب قرنهاست که ارتباط میان اشکال گوناگون حیات را بیان میکنند. انسان امروزی که با خدا بیگانه شده و عرفان را نوعی دیوانگی بیضرر بشمار میآورد، نمیداند چگونه با واقعیتهای روحانی خود برخورد کند. در حالی که نتایج قابل لمس تحقیقات وجود ارتباطات ظریفی را بین جهان درون و بیرون انسان به اثبات میرساند. میتوان انتظار داشت که این کشفیات باعث بازنگری انسان در دیدگاهش نسبت به خود، ارتباط با دیگران و جهانی که در آن زندگی میکند، گردد و این خود منجر به تغییر ارزشها، اولویتها و روشهای زندگی بشر خواهد شد.
منبع:
گروبر، المار آر.؛ روشهای جنگ روانی، نتایج تحقیقات و کشفیات فراروانی، مترجم فرهادکاظمی ،نشر حم، تهران،۱۳۸۲.
پی نوشت:
۱-Extra sensory perceptions
۲-Psychokinesis
۳- برای اطلاعات بیشتر در زمینه آخرین تحقیقات فراروانشناسی میتوانید به کتاب روشهای جنگ روانی، نتایج تحقیقات و کشفیات فراروانی ترجمه فرهاد کاظمی ،نشر حم ،۱۳۸۲، مراجعه نمایید.
۴-J.B.Rhine
۵-Random Event Generator
۶-Pierre Janin