پرسشهایی دربارۀ قانون جذب و شش قانون فراجذب
ما میخواهیم بعنوان مقدمۀ آشنایی با فراجذب و باراکا، هر چه بیشتر و دقیقتر قانون جذب را بشناسیم. بنابراین میبایست آن را از زاویههای مختلف مورد بررسی قرار دهیم. روایتهای مختلف آن را بشنویم و در نهایت ببینیم واقعیترین و بهترین آن کدام است؟ چرا بعضیها میگویند واقعاً مؤثر است و خیلیها میگویند آنقدرها هم مهم و قابل توجه نیست؟ تجربهها و مشاهدات این دو گروه چه بوده؟ در زندگی و برای تحقق چیزهایی که میخواهیم، چقدر میتوانیم بر اساس چنین تئوریهایی عمل کنیم؟ نظر کلام خدا که تماماً حق و حقیقت است، دربارۀ این سؤالات چیست و آن را چگونه و از کجای کلام خدا استخراج کنیم؟ دقیقاً منظور از قانون جذب یا قوانین دیگر چیست و چه تفاوتی با شکلهای تحریف شده و تغییر یافتۀ آن دارد؟ همین حالا و امروز چگونه میتوانیم متوجه شویم که قوانین جذب و فراجذب تا چه اندازه اثرگذار و تعیینکنندهاند؟ شما چه میگویید و چه راهحلهایی برای چنین تشخیصهایی دارید؟ ما چه چیزهایی را دربارۀ قوانین باطنی و معنوی نمیدانیم که با وجودی که در کتابها با آنها برخورد میکنیم اما برای همۀ ما کاراییها و اثرگذاریهای مورد انتظار را ندارند؟ دقیقاً چه چیزهایی را نمیدانیم؟ چه جوابهایی دارید؟
علوم باطنی میگوید اگر این تعلیمات و هر تعلیمی را در هماهنگی و همسویی یاد بگیریم، قطعاً عمل میکند. هر چیزی زمان خود را دارد و شرایط خود را میخواهد. آموزههای باطنی هم شامل این قانون بزرگتر میشوند. این جریان یا موجهای هماهنگی و همسویی چیست که باید همراه با آنها بیاموزیم تا بذرها عمل کنند؟
اگر بذرها را در برف و یخ، یا در شوره زار یا سنگلاخ بکاریم، شاید هیچوقت عمل نکنند. پس بهترین زمان کاشت علوم در مغز و ذهن ما چه زمانی است؟ در زمان هماهنگ آن؟ این زمانها و شرایط را چگونه باید شناسایی کنیم و کِی هستند؟…
میگویند با قانون جذب در چند ماه یا چند سال میتوانید به چیزی که میخواهید برسید، اما اگر نویسندگان و مبلّغان قانون جذب نظر مرا میخواستند میگفتم که راه بهتر این است که واقعگرا باشیم و دربارۀ زندگیمان دست به آزمونهای خطرناک و پُرریسک نزنیم.
اگر قانون جذب یا قوانین فراجذب توانستند در یک هفته و یک ماه و به تناسب همان زمان کم، عمل کنند، پس در یک سال و چند سال هم میتوانند. حتی برای افراد آمادهتر و قویتر باید گفت اگر امروز توانستند از آنها نتیجه بگیرند (به شرط آنکه واقعاً آن را درک کرده باشند)، پس روی فرداها و استفادهها از آن قوانین میتوانند حساب کنند. البته اِنَّ الله مَعَ الصابرین. اما یادمان نرود موسی(ع) با خضر که نجاتدهنده و معلم اسرار الهی بود صبر کرد، نه با فردی نادان. بلکه خداوند راهنمایی فرمود اگر با افراد نادان برخورد کردید از کنار آنها بگذرید و نهایتاً به آنها سلامی بدهید و عبور کنید. اما واقعیت این است که اصول و قوانین باطنی نمونههایی از افراد دانا و مثالهایی از سایههای خضر و الیاس و ادریس نبی هستند و باید با آنها صبر کنیم تا آنها را بفهمیم و درک کنیم و بکار بگیریم…
برگرفته از کتاب : قانون جذب و ۶ قانون فراجذب
(جذب و فراجذب؛ جلد اول)
نویسنده: پِریا (شباب حسامی)
ویراستار: مریم محمدی